Thursday, November 11, 2010
delam greft az in zamon
Sunday, September 12, 2010
Tuesday, August 17, 2010
Eteref
Thursday, May 20, 2010
جبرئيل ميره پيش خدا گلايه ميکنه
.jpg)
ميگن يه روز جبرئيل ميره پيش خدا گلايه ميکنه که: آخه خدا، اين چه وضعيه آخه؟ ما يک مشت ايرونی داريم توی بهشت که فکر ميکنن اومدن خونه باباشون! به جای لباس و ردای سفيد، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی ميخوان! بجای پابرهنه راه رفتن کفش آديداس پاشون ميکنن. هيچ کدومشون از بالهاشون استفاده نميکنن، ميگن بدون 'بنز' و 'ب ام و' نميرن! اون بوق و کرنای من هم گم شده... يکی از همين ها دو ماه پيش قرض گرفت و رفت ديگه ازش خبری نشد! آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو زدم... امروز تميز ميکنم، فردا دوباره پر از پوست تخمه و پسته و هسته هندونه و پوست خربزه است! من حتی ديدم بعضيهاشون کاسبی هم ميکنن و حلقه های تقدس بالای سرشون رو به بقيه ميفروشن. چند تاشون کوپون جعلی بهشت درست کردن و به ساکنين بخت برگشته جهنم ميفروشن. چندتاشون دلالی باز کردن و معاملات املاک شمال بهشت ميکنن. يک سری شون حوری های بهشت را با تهديد آوردن خونه شون و اونارو "سرکار" گذاشتن و شيتيلي ميگيرن. بقيه حوری ها هم مرتب ميگن مارو از ليست جيره ايرانيها بردار که پدرمونو درآوردن، اونقدر به ما برنج دادن که چاق شديم و از ريخت افتاديم.
اتحاديه غلمان ها امضاء جمع کرده که اعضا نميخوان به ديدن زنان ايرانی برن چون اونقدر آرايش کردن و اسپری مو سرشون زدن که هاله تقدسشون اتصالی کرده و فيوزش سوخته در ضمن خانمهای ايرونی از غلمانها مهريه ميخوان.
هفته پيش هم چند ميليون نفر تو چلوکبابی ايرانيها مسموم شدن و دوباره مردن. چند پزشک ايرونی به حوری ها بند کردن که الا و بلا بياييد دماغتونو عمل کنيم. به اون يکی حوری گفتن
بيا سينه هاتو بزرگ کنيم. خدا ميگه: ای جبرئيل! ايرانيان هم مثل بقيه، آفریده های من هستند و بهشت به همه انسان ها تعلق داره. اينها هم که گفتی، خيلی بد نسيت!
برو يک زنگی به شيطون بزن تا بفهمی درد سر واقعی يعنی چی!!! جبرئيل ميره زنگ ميزنه به جناب شيطان... دو سه بار ميره روی پيام گير تا بالاخره شيطان نفس نفس زنان جواب ميده: جهنم، بخش ايرانيان بفرماييد؟ جبرئيل ميگه: آقا سرت خيلی شلوغه انگار؟ شيطان آهی ميکشه و ميگه: نگو که دلم خونه... اين ايرونيها اشک منو در آوردن به خدا! ميخوام خودمو بازنشست کنم.
شب و روز برام نگذاشتن! تا صورتم رو ميکنم اين طرف، اون طرف يه آتيشی به پا ميکنن!
تا دو ماه پيش که اينجا هر روز چهارشنبه سوری بود و آتيش بازی!... حالا هم که... ای داد!!! آقا نکن! بهت ميگم نکن!!! جبرئيل جان، من برم .... اينها دارن آتيش جهنم رو خاموش ميکنن که جاش کولر گازی نصب کنن... يک عده شون بازار سياه مواد سوختی بخصوص بنزين براه انداختن. چند تا پزشک ايرونی در جهنم بيمارستان سوانح سوختگی باز کردن و براش تبليغ ميکنن و اين شديدا ممنوعه. چندتاشون دفتر ويزای مهاجرت به بهشت باز کردن و ارواح مردمو خر ميکنن. بليت جعلی يکطرفه بهشت هم ميفروشن. يک سری شون وکيل شدن و تبليغ ميکنن که ميتونن پيش نکير و منکر برای جهنمی ها تقاضای تجديد نظر بدن. چند تاشون که روی زمين مهندس بودن ميگن پل صراط ايراد فنی داشته که اونا افتادن تو جهنم. دارن امضا جمع ميکنن که پل بايد پهن تر بشه. چند هزار تاشون هم هر روز زنگ ميزنن به 118 جهنم و تلفن و آدرس سفارتهای کانادا و آمريکا رو ميپرسن چون ميخوان مهاجرت کنن. هرروز هزاران ايرونی زنگ ميزنن به اطلاعات و تلفن آتش نشانی جهنم رو ميخوان الان مراجع داشتم ميگفت ما کاغذ نسوز ميخواهيم که روزنامه اپوزيسيون بيرون بديم. ببخش! من برم، بعدا صحبت ميکنيم... چند تا ايرونی دارن کوپون جعلی کولر گازی و يخچال ميفروشن... برم يه چماقی بچرخونم
و این حکایت همچنان ادامه داره
Wednesday, May 19, 2010
Me and You

we born at war,living with fear, hiding from our own shadow,running from our own nation,stay silent but full of scream,losing everything... and now history start over again
I feel sorry for our generation, for me and you ,yes for us for everything we could not just do,feel your hand in my hand walking through our city,nobody touch you as a human with hurt…
keep telling lies for staying alive…
never see your own family happy ,never have a idea about life and never share it in public, do not celebrate with out permission,even your own birthday,this is how I start, this is me…
if like to judge me judge me this way…
we do not cry because we keep ignoring , we live middle of ignorance
and I telling you this ignorance it is not blessing , i am not mad but do like to say thanks no more…
Thursday, May 13, 2010
may 15 2010
Thursday, May 6, 2010
all at once

All at once, I finally took a moment and I'm realizing that You're not coming back And it finally hit me all at once All at once, I started counting teardrops and at least a million fell My eyes began to swell, And all my dreams were shattered all at once Chorus: Ever since I met you You're the only love I've known And I can't forget you Though I must face it all alone All at once, I'm drifting on a lonely sea(notsee)Wishing you'd come back to me And that's all that matters now All at once, I'm drifting on a lonely sea Holding on to memories And it hurts me more than you know So much more than it shows All at once All at once,I looked around and found that you were with another love In someone else's arms,And all my dreams were shattered, all at once All at onceThe smile that used to greet me brightened someone else's day She took your smile awayAnd left me with just memories, all at once chorus all at once im drifting on a lonely sea, wishing youd come back to me, and it hurts me more then (than) you know,so much more THAN it shows,all at onceand thats all that matters now all at once and im drifting on a lonely sea......
Wednesday, May 5, 2010
my beautiful Angel EVA
Tuesday, May 4, 2010
Alone

Monday, May 3, 2010
midnight may .30 .2010

ok what do we have here i am still chat with my friend, by the way that picture yes the picture i attached it right side is my city Tehran (vali asr street) every one miss there, here but mostly is about food , and always we start talk about food first and city and family.
lady
